سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابرققنوس وار سوخت!

جمعه 86 مرداد 12 ساعت 9:0 عصر

ابر،ققنوس وار خود را به آتش کشید و باران متولد شد.یاران رود از فراز تخت، فرود آمدند و با آن ایثار و جان فشانی موروثی،آمدند تا به قیمت نیست شدنخود،چشم هایمان را تطهیر کنند و من گویمکه تازه هست شدند.آن هنگام که باران دیدگان را شست و شو داد،عشق رنگ و بویی تازه پیدا می کند و"آن هنگام که عشق راستین پدید آمد،عاشق نگوید که خدا در قلب من است،بلکه شایسته تر می داند که بگوید:من در قلب خداوندم"(1)

(1)پیامبر،جبران خلیل جبران


نوشته شده توسط : بیسیم چی دل

نظرات دیگران [ نظر]

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ماندن؟
مرزهای زمین گیر
[عناوین آرشیوشده]