سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آخرین روز مهمانی تنها چیز عالم!

جمعه 86 مهر 20 ساعت 6:30 صبح

یه دوستی داشتم که تو این ماه عزیز،14 روز باهاش حشر و نشر داشتم.اما متاسفانه،15 روزه که فرصت نکردم بهش سر بزنم.شما هم می شناسیدش!یادتون نیومد؟یکم فکر کنید.(فکر نمی کردم قوه حافظتون این قدر ضعیف باشه!).بابا دعای روزهای ماه مبارک رو میگم دیگه.

امروز که روز آخره،می خوام دوباره صله رحمو به جا بیارم و حال و احوالش رو بپرسم.

مفاتیح الجنان رو باز کردم(راستی می دونید دعاهای مستحبی ما،خیلی بیش تر از این حرفاست.شیخ عباس قمی(رحمة الله علیه)فرموده که این دعاها رو،برای استفاده شخصی خودش جمع آوری کرده!)

داشتم می گفتم.مفاتیح الجنان رو باز کردم.دعای روز سی ام رو آوردم.می خواستم یه برداشت آزاد و ادبی داشته باشم.اما چیزی الهام نشد!گفتم:«یا حکیم،حکمتش چیه؟».دوباره مفاتیح رو بستم و گفتم:«خدایا حالا که برا رفاقت اومدم،ردم می کنی؟».کتاب شریف رو باز کردم.می دونید چی اومد؟(معلومه نمی دونید دیگه.الیاس که نیستید.منظورم اینه که همتون فرشته اید.)

صفحه سمت راست.اولین جمله.«اللهم انی قد قرات ما مضیت من کتابک»(یعنی خدایا من خواندم آن چه خواسته بودی از کتاب خودت)

(حتما تاثیر ماورایی و پنهان متن عربی دعا،از برداشت آزاد بیشتره.پس به ذکر متن عربی و ترجمه تحت الفظی دعای آخرین روز مهمانی حضرت حق،یگانه پروردگار عالم،اکتفا می کنم.)

                            

پ.ن:راستی یه چیزی.دعای روز 27 ماه مبارک رو خوندین؟اگه نخوندین،بخونین و بگین چه سوالی براتون به وجود اومد؟پیروز و پایدار بمانید.التماس دعا.یا علی...


نوشته شده توسط : بیسیم چی دل

نظرات دیگران [ نظر]

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ماندن؟
مرزهای زمین گیر
[عناوین آرشیوشده]